هزینه های بیمارستانی یا تعرفههای هتلینگ بیمارستانی به عبارتی هزینه “تخت – روز بستری” به عنوان بخشی از هزینههای درمانی میباشد که عدم تناسب آن با میانگین درآمد افراد جامعه مشکلات زیادی را برای بیماران و خانوادههای آنها به همراه دارد. در سالهای گذشته و با افزایش تحریمها و کمبود دارو و تجهیزات پزشکی این افزایش قیمت را چندین برابر کرده است و بیمارستانها قادر به ارائه عدد مشخصی برای هزینه ها یبیمارستانی نیستند. چراکه خدمات ارائه شده، داروهای تجویزی، مدت زمان بستری در بیمارستان و بسیاری عوامل دیگر در تعیین هزینه نقش دارند. در این مقاله با رادطب نقش جهان همراه باشید تا بیشتر با شاخصهای موثر بر تعیین هزینهها یبیمارستانها آشنا شوید.
شاخصهای ارزیابی وضعیت هزینه های بیمارستانی
اگرچه بررسی آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر درمانی و سایر مشکلاتی که برای خانوادههای بیماران در طول دوره درمان و حتی بعد از آن رخ میدهد، دشوار است. اما با این وجود افزایش نامتعارف هزینههای درمان و قیمتها بر جامعه غیر قابل انکار است. در زمینه تامین هزینه های بیمارستانی و تاثیرات آن، رویکردهای گوناگونی وجود دارد که اغلب با شاخصهای زیر مورد ارزیابی قرار میگیرند:
پرداخت هزینه های بیمارستانی از جیب
قسمتی از هزینههای خدمات بهداشتی و درمانی هنگام دریافت خدمات، از جیب پرداخت میشود و از آنجایی که بخش زیادی از این هزینهها توسط بیمه پرداخت نمیشود، میتواند تاثیر منفی بر بیمار و خانواده وی داشته باشد. در نتیجه براساس یک اصل کلی افزایش قیمتها و پرداخت مستقیم هزینههای بسیار نامطلوب است.
شاخص هزینههای کمرشکن یا فاجعه بار
هزینههای کمرشکن درمانی زمانی رخ میدهد که تمام هزینه های بیمارستانی پرداخت شده از جیب خانوار برابر یا بیشتر از 40 درصد توان پرداخت خانواده یا مصارف خوراکی آنها باشد، که از طریق نسبت هزینههای مستقیم و غیر مستقیم به ظرفیت پرداخت خانوار محاسبه میشود. به میزانی که این شاخص کاهش بیشتری داشته باشد، بر روی خانوار و توان مالی آنها اثر مثبتی خواهد داشت.
شاخص هزینه های فقرزایی درمان
این شاخص نشان دهنده درصدی از خانوارها است که از نظر درآمدی بعد از کسر هزینههای درمانی زیر خط فقر قرار میگیرند و فقر ناشی از هزینههای درمانی را تجربه میکنند.
شاخص کاکوانی
یکی از با ارزشترین شاخصهای موجود در سنجش میزان عدالت در تامین مال، شاخص کاکوانی میباشد. این شاخص میزان تصاعدی بودن هزینه های بیمارستانی و پرداختها برای نظام سلامت را مورد سنجش قرار میدهد. به عبارت دیگر عدالت عمودی در زمینه تامین مالی نظام سلامت توسط این شاخص ارزیابی میشود. مثبت بودن این شاخص نشان دهنده وجود مشارکت و منفی بودن آن بیانگر عدم مشارکت دولت میباشد.
شاخص مشارکت عادلانه در تامین مالی
شاخص مشارکت عادلانه در تامین مالی با هدف اندازهگیری میزان عدالت در توزیع بار مالی هزینههای درمانی در جامعه در سالهای گذشته از طرف سازمان بهداشت جهانی (WHO) به عنوان یکی از سه هدف اصلی یک سیستم سلامتی خوب مطرح شده است.
براساس این شاخص نظام سلامت یک کشور زمانی عادلانه تامین مالی میشود که سهم کل مشارکت در تامین مالی از ظرفیت پرداخت خانوارها برای همه یکسان و مستقل از وضعیت سلامت خانوارها باشد.
با توجه به شاخصهای معرفی شده در نظام سلامت کشور بر اساس آمارهای موجود وضعیت مشارکت مالی دولت و نظام سلامتی در خصوص بیماریهای خاص در شاخصهای فوق بویژه دو شاخص، هزینههای کمر شکن درمانی و فقرزایی در حال نوسان است که در بلند مدت و با شرایط کنونی کشور موجب کاهش سرمایههای اجتماعی و به تبع بروز ناعدالتی در جامعه و عدم توان بیماران در پرداخت هزینه های بیمارستانی میشود.
مشکلات کلان در بخش تغذیه و درمان
اگرچه در سالهای اخیر با انجام واکسیناسیون و افزایش سطح بهداشت عمومی، بستر مناسبی برای مبارزه با بیماریها و پیشگیری از آنها فراهم شده است. اما با توجه به مطالب ذکر شده و وجود اپیدمی کرونا، در بخش درمان و تغذیه شاهد مشکلات بزرگی هستیم که نیازمند چاره اندیشی هستند. از جمله مشکلات موجود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در شرایط تورمی کنونی ناشی از عدم مدیریت بازارها از سوی دولت و نیز تبعات اجرای ناقص قانون هدفمند کردن یارانهها شاهد افزایش قیمت مواد غذایی مفید برای سلامت افراد و کوچکتر شدن سبد مصرفی خانوارها هستیم که نتیجه آن کاهش شدید سهم افراد جامعه از مصرف مواد غذایی لازم و ضروری میباشد.
دومین مورد ورود جمعیت کشور به سن میانسالی است که منجر به هزینههای درمانی بیشتر میشود و عدم توانایی افراد جامعه برای خرید موارد غذایی سالم آسیبپذیری آنها در برابر بیماریها را افزایش میدهد.
افزایش قیمت شدید داروها در کنار افزایش هزینه های هتلینگ بیمارستانی فشار چندین برابری به افراد جامعه وارد میکند. از سوی دیگر بسیاری از پزشکان با دریافت هزینههای نجومی بدون توجه به شرایط و اوضاع اقتصادی مشکلات بیماران را چندین برابر میکنند.
پس میتوان نتیجه گرفت بررسی اصولی و هدفمند هزینه های بیمارستانی نیازمند مشارکت دولت و برنامه ریزیهای اصولی و دقیق میباشند. در غیر اینصورت از مسئولین بیمارستانها برای بیمارام کاری ساخته نخواهد بود.